خوش شانسی

چجوری خوش شانس بشم ؟

 شانس، در صورت وقوع در زمان و مکان صحیح، منشأ تحولات بزرگی در زندگی است .

به همین دلیل است که شما بایستی در تلاش و تلاش دوباره و چندباره باشید و بیاموزید که چگونه تحمل شکست را داشته باشید.

از نظر Scott Adams نویسنده کتاب How to Fail at Almost Everything And Still Win Big اینراز سوم موفقیت است. او میگوید: «شانسهای زیادی در اطراف شما وجود دارد؛ شما فقط باید دست تان را بالا نگه دارید تا نوبت شما برسد. اگر در داستانهای موفقیت دیگران کند و کاو کنید، همواره به این نتیجه می رسید که شانس نقش بزرگی در آنها دارد. شما نمی توانید شانس را کنترل کنید، ولی می توانید از یک بازی با احتمال برد کم کنار کشیده و به یک بازی با احتمال برد بالا حرکت کنید. شما می توانید راه رسیدن شانس به خود را سهل و هموار سازید. مفیدترین کاری که می توانید بکنید ماندن در این بازی است. اگر پروژه پولدار شدن شما شکست می خورد، تجربه و یاد بگیرید و پروژه دیگری را شروع کنید. این کار را تکرار کنید تا به شانس خوبی دست پیدا کنید.»

10 پاسخ ها

نظر بدهید

مایل به ملحق شدن به بحث هستید ؟
تمایل به کمک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

  1. رها گفتند که :

    خوش شانسـی؟ بد شانسـی؟ کسی چــه می‌داند؟

    پیرمردی اسبی داشت و با آن اسب زمینش را شخم می‌زد. روزی آن اسب از دست پیرمرد فرار کرد و در صحرا گم شد.
    همسایگان برای ابراز همدردی با پیرمرد، به نزد او آمدند و گفتند: “عجب بد شانسی‌ای آوردی.”
    پیرمرد جواب داد: “بد شانسی؟ خوش شانسی؟ کسی چه می‌داند؟”
    چندی بعد اسب پیرمرد به همراه چند اسب وحشی دیگر به خانه‌ی پیرمرد بازگشت. این‌بار همسایگان با خوشحالی به او گفتند: “عجب خوش شانسی‌ای آوردی!”
    اما پیرمرد جواب داد: “خوش شانسی؟ بد شانسی؟ کسی چه می‌داند؟”
    بعد از مدتی پسر جوان پیرمرد در حالی که سعی می‌کرد یکی از آن اسب‌های وحشی را رام کند از روی اسب به زمین خورد و پایش شکست. باز همسایگان گفتند: “عجب بد شانسی‌ای آوردی!”
    و این‌بار هم پیرمرد جواب داد: “بد شانسی؟ خوش شانسی؟ کسی چه می‌داند؟”
    در همان هنگام، ماموران حکومتی به روستا آمدند. آن‌ها برای ارتش به سربازهای جوان احتیاج داشتند. از این رو هرچه جوان در روستا بود را برای سربازی با خود بردند، اما وقتی دیدند که پسر پیرمرد پایش شکسته است و نمی‌تواند راه برود، از بردن او منصرف شدند.
    “خوش شانسی؟
    بد شانسی؟
    کسی چـــه می‌داند؟”
    هر حادثه‌ای که در زندگی ما روی می‌دهد، دو روی دارد. یک روی خوب و یک روی بد. هیچ اتفاقی خوب مطلق و یا بد مطلق نیست. بهتر است همیشه این دو را در کنار هم ببینیم. زندگی سرشار از حوادث است…

    پاسخ
  2. حسن رضایی گفتند که :

    مثل همیشه عاااالی بوووود استاد خیلی زیبا بود ممنون :)

    پاسخ
  3. مهمان گفتند که :

    به نظر من باید مسمتر یادگیری کرد و همیشه آماده شکار فرصت ها بود

    پاسخ
  4. راضیه کهنسال گفتند که :

    سلام . تشکر از استاد جاودانی بابت این مطلب مفید

    پاسخ
  5. رحیم گفتند که :

    کاملاً این مورد رو قبول دارم. شانسی وجود نداره . همه چی رو خودمون رقم می زنیم.
    تشکر از استاد جاودانی دوست داشتنی

    پاسخ