ضمن عرض خوش آمد گویی، برای برخورداری از آموزش های استاد جاودانی و یا رزرو مشاوره خصوصی با استاد، در تلگرام عضو کانال @tajrobeVAzendegi شوید و یا در تلگرام با آیدی استاد به نشانی @ali_javdani در تماس باشید.
لطفا نظرتون رو درمورد متوقع بودن زنی که شوهرش فوت شده از خانواده شوهرش بگین...تاچه حد درامور زندگی از اونا توقع داشته باشه
بستگی به شناختی که از خانواده ی همسرش داره
زناني كه به دلايل مختلف همسرانشان را از دست ميدهند يا از همسرانشان جدا ميشوند به يكباره با جهان ديگري روبهرو ميشوند، دنيايي كه بسياري از مختصات آن ناآشناست. دشواريهايي كه اين زنان تاب ميآورند عمدتا به دغدغههاي معيشتي عاطفي، وسواسهاي فكري، حاشيههاي ناخواسته از برخورد نامناسب اطرافيان و ... مربوط می شود. در هر حال اين گروه از زنان كه با عنوان زنان مطلق یا بیوه در جامعه شناخته ميشوند، با مسائل، مشكلات و موانع زيادي در زندگي مواجهند.
در پژوهشی که توسط دکتر انور صمدی راد صورت پذیرفته نشان داده شده که ازحدود ٧١ درصد زنان مطلقه و بیوه با فرزند يا فرزندان خود تنها ١٦ درصد شاغل هستند. این در حالی است که زنان غيرشاغل براي تأمين نيازمنديهاي مادي زندگي محتاج ديگران هستند و از آنجايي كه منشاء بسياري از نابسامانيها و ناملايمات انسانها در جوامع كنوني به وضعيت اقتصادي و فقر مادي مربوط ميشود و اكثر زنان مجرد نيز بيكار هستند و از وضعيت اقتصادي نامطلوبي برخوردارند برقراري سيستمهاي حمايتي از اين زنان و فرزندان آنها ضرورت دارد.
💥٧٠ درصد زنان مجرد وجود باورهاي غلط و قضاوتهاي تنگنظرانه افراد جامعه نسبت به طلاق و زنان بیوه را باعث احساس بيگانگي، ناامني و ناراحتي در روابط خود با ديگران دانسته كه موجب ميشود از حضور در جمع فاميلي احساس معذب بودن كنند.در تحقیقی در همین زمینه تصريح مي شود كه ٥٥ درصد زنان سرپرست خانوار از طعنهها و متلكهاي اهالي محل معذب بوده و حدود ٦٦ درصد در معرض انواع سوءنيتها و آزارهاي ديگران واقع شده و صدمه ديدهاند كه اين موارد بازگوكننده ميزان ناامني عاطفي و تضييع حقوق فردي و اجتماعي زنان مجرد است، به گونهاي كه ٨٧ درصد اين زنان ميزان امنيت اجتماعي خود را «كم» يا «هيچ» ميدانند .
💥دكتر علي قائمي جامعهشناس اما نظر ديگري دارد. او ميگويد: من اين مساله را در يك شكل كلي نميتوانم بپذيرم. اينكه تصور كنيم ديد جامعه و افراد آن بالكل درباره زنان بيوه منفي است، نميتواند درست باشد، اينجا مساله تا حدود زيادي به رفتارهاي زنان برميگردد، بسياري از زنان بيوه وجود دارند كه در جامعه با متانت و وقار حضور پيدا ميكنند و حتي ميبينيم به خاطر فرزندانشان ازدواج مجدد نميكنند، با اين حال به دليل نوع رفتارهايشان نه تنها مورد اتهام قرار نميگيرند بلكه تا حدود زيادي به زندگي طبيعيشان ادامه ميدهند.اما برخی از آنها مدام نزد نزديكان، دوستان و آشنايانشان از چالشهايي كه با آن روبهرو هستند حرف ميزنند و حس ترحم آنها را برميانگيزند که به هیچ وجه کار صحیحی نمی باشد.
💫مشکلات اقتصادي زنان بیوه و احیاناً مسائل ناشي از برگشت بر سر سفره پدر، طعنه ها و نيش هاي افراد فاميل و خانواده، مسوولیت نگهداري فرزندان خود دربرخوردهاي ناشايست مردم و از همه مهمترين بحران تنهايي و نداشتن تکيه گاه را از جمله مسائلي مي داند که دست به دست يکديگر مي دهند و موجب مي شوند آنها خيلی غمگین شوند پس نیاز بهدهمدردی دارند.
به هر حال زن براي ادامه زندگي بايد سراغ کاري برود و اگر کار مناسب گير نياورد، به طبع از نظر مالي در معرض تهديد واقع مي شود. اگر هم مجبور به کار کردن در منازل افراد شود، نگاه مسموم و مخرب به او، روح و روانش را آزار مي دهد.
به هر حال اين يك واقعيت است كه زنان بيوه در جامعه ما فشارهاي روحي رواني زيادي تحمل ميكنند، اين فشارها طبيعتا بر كاركرد اجتماعي و اقتصادي آنها نيز تاثير ميگذارد، بنابراين با افت كيفيت زندگي و رضايت از آن مواجه ميشوند. به هر حال تجربه بيوگي اگر چه نقاط اشتراكي در بين زنان دارد اما براي هر كس ميتواند تجربهاي متفاوت از ديگري باشد، به اين معنا كه پارامترهايي نظير پايگاه اقتصادي و اجتماعي فرد، سن، دفعات تجربه، باورهاي اعتقادي و... در كيفيت اين تجربه تاثير ميگذارد.
در نهايت اينكه با ترسيم اوضاع كلی اين گروه از زنان انتظار ميرود سازمانهای دولتی و غيردولتی فعال در حوزههای اجتماعی بيش از پيش به بررسی مسايل، مشكلات و همچنين پيش بينی سازوكارهای حمايتی برای توانمند سازی آنان و بستر سازی بيشتر برای اشتغال آبرومند و سالم آنان بپردازد. بیترديد بیتوجهی به اين قشر با جمعيتی در بيش از 5 ميليون نفر میتواند هزينههای انسانی و اجتماعی سنگينی بجای بگذارد.