ضمن عرض خوش آمد گویی، برای برخورداری از آموزش های استاد جاودانی و یا رزرو مشاوره خصوصی با استاد، در تلگرام عضو کانال @tajrobeVAzendegi شوید و یا در تلگرام با آیدی استاد به نشانی @ali_javdani در تماس باشید.
مهم ترین چیز در زندگی این است که یاد بگیری چطور به مردم عشق بدهی و چطور بگذاری عشق به طرفت بیاید.
بگذار بیاید. ما خیال می کنیم مستحق عشق نیستیم.
فکر می کنیم اگر در را به رویش باز کنیم، زیادی نرم می شویم.
ولی از مرد عاقلی شنیدم که میگفت:
تنها عمل منطقی عشق است...
زندگی کردن در محدوده آرامش و آسودگی، بدون پیگیری چالشها، ما را تنبل خواهد کرد. باید از محوطه امن خود خارج بشویم و آگاهانه خطرهایی را دنبال کنیم. لازم نیست با سربههوایی و بیدقتی خود را بهخطر بیندازیم، اما باید محوطه امن خود را گسترش بدهیم. ترسها، اندوههای بیهوده و خجالت ها را کنار بگذاریم و در مسیر رسیدن به علایقمان تلاش کنیم، تجربه کسب کنیم و به خود یادآوری کنیم که فقط یک بار زندگی میکنیم و روزها و هفتههای این عمر بهسرعت میگذرند. یادمان باشد که منبع زایش علایق و اشتیاق ما در زندگی، قلبمان است. قلب هیچوقت دروغ نمیگوید.
دنیا به شوق و شور ما نیازمند است. پس باید برای رسیدن به آنچه ندای درونی قلبمان به ما میگوید مقاومت و تلاش به خرج بدهیم. وقتی ندای درونی را عمیقا درک کردیم، مسیر رسیدن به آرزوها و علایق هموار خواهد شد.
در گام اول باید چشمانداز و مسیری دقیق و دلخواه برای خود ترسیم کنیم. وقتی با نگاه منفی پیش میرویم و از قبل خود را بیمیل و بازنده میپنداریم، بدیهی است که نمیتوانیم هدف گذاری مطلوبی داشته باشیم. باید باور کنیم، برخی از کارها برایمان دلپذیر است و زندگی ما نیز با وجود برخی اهداف و حضور در برخی مسیرها خواستنیتر و دوستداشتنیتر میشود. پس با شناخت علاقه و تعریف چشماندازی زیبا از آن، بهسمت رشد و شکوفایی پیش خواهیم رفت.
بعد از اینکه دریافتیم چه چیزها و کارهایی را دوست داریم و بیشتر میپسندیم، باید به سراغ ابعاد عمیقتر علایق برویم. مثلا شاید احساس میکنیم که تمایل زیادی به تدریس داریم و سعی میکنیم این مهارت را تجربه کنیم. خب، در اینجا لازم و ضروری است که ریشههای این علاقه را بهخوبی و بادقت شناسایی کنیم. چرا دوست داریم تدریس کنیم؟ ارتباط با دانشآموزان؟ تکرار آموختهها؟ یا شاید میل به رهبری.
همانطور که دیدید در پاسخ به دو مورد اول، بدیهیاتی درباره علایق آشکار شد، اما گزینه میل به رهبری نوعی لایه پنهانی و عمیق در تدریس بود که با واشکافی خواستهها و علایق به آن رسیدیم. کشف نیتهای درونی بسیار مهم است و باعث میشود دقیقتر خودمان را بشناسیم. در واقع در زندگی تمام ما لحظات و تجربههایی وجود دارد که آنها را به سایر موارد ترجیح میدهیم. باید تلاش کنید که این لحظات و گزینهها را کشف کنید. نگذارید که احساس شادی و خرسندیای که از انجام برخی تجربهها نصیبتان میشود، زیر حجمی از روزمرگی و بیعلاقگی مدفون بشود.
بعضی از افراد در پاسخ به اینکه غذای مورد علاقهتان چیست، جواب میدهند که برایم فرقی نمیکند یا همه را اندازه هم دوست دارم. اگر شما نیز در این دسته از افراد قرار میگیرد، سریعا در رفتارتان تجدید نظر کنید. مگر میشود آدمی میان دو گزینه مختلف هر دو را به یک اندازه دوست بدارد؟ قطعا خیر. پس تلاش کنید تا لحظات استثناییای از تجربههایی همراه با شور و اشتیاق را شناسایی کنید و در مسیر رسیدن به آنها و حضورشان در زندگی روزمره نهایت تلاشتان را بهکار ببندید.
باید بتوانید علایق مختلف خود را شناسایی کنید و همهی آنها را بهشکلی متحد و همسو در کنار یکدیگر داشته باشید. مثلا اگر از ما بخواهند فهرستی از علایقمان را نام ببریم، ممکن است با مواردی روبهرو شویم که در ظاهر کوچکترین ارتباطی با یکدیگر ندارند، اما حتما راه و روشی وجود دارد که این گزینههای در ظاهر بیربط را زیر یک چتر باهم جمع میکند. درواقع باید ریشه علایق خود را پیدا کنیم و ببینیم که موارد مختلف در کنار هم چگونه به رشد بهتر ما کمک میکنند.
مثلا فرض کنید، فردی علایق خود را اینچنین نام میبرد: نقاشی، زبان فرانسه، رژيم گیاهخواری، مطالعه، تبلیغات و برندینگ و… . خب، ظاهرا این گزینهها باهم ارتباطی ندارند، اما در حقیقت این فرد گنجینهای از علایق در اختیار دارد که هر یک با بقیه علایق، سبک و شیوه رفتاری او را میسازد.
نکته مهم دیگر، اطرافیان شما هستند. چند نفر از اطرافیان شما به دنبال علاقه و آرزوهای خود میروند و در این زمینه موفق عمل میکنند؟ اگر پاسختان این است که تقریبا هیچکس، باید درباره حلقه ارتباطی خود تجدیدنظر کنید. وجود کسانی که با ذوق و اشتیاق در پی یافتن و رسیدن به علایقشان هستند، شما را نیز تشویق میکند و برایتان الهامبخش است.
گاهیاوقات آنقدر میترسیم و خود را ضعیف میپنداریم که جرئتی برای ابراز علایقمان پیدا نمیکنیم. همهی ما توانا هستیم و ارزشمند. پس کافی است دل به دریا بزنیم، علایقمان را با صدای بلند مطرح کنیم و با اشتیاقی که حاصل میشود در جهت دستیابی به آنها تلاش کنیم.
دقت کردهاید که گاهی حتی از ابراز علایقمان نیز واهمه داریم؟ سالها نظارت خانواده، مدرسه و هنجارهای ریز و درشتی که بعضا پایههایی نامناسب و اشتباه داشتهاند، باعث خودسانسوری و اسارت علایق ما در عمق قلبمان شدهاند. بهطوریکه اصلا جرئت نداریم علاقهها و شوق خود نسبت به چیزی را کشف و ابراز کنیم. باید شجاع باشیم. ترس و واهمه همیشه وجود دارد. فقط نباید به آن بها داد و با شجاعت و اشتیاق، آگاهانه و مصرانه تلاشهای خود را نسبت به پیگیری علایقمان دنبال کنیم. وقتی بحث پیگیری علایق و ارزوها به میان میآید ترسها، واهمهها، اضطراب و… به سراغمان می آیند. اما به جای گریختن و پاک کردن مسأله باید باییستیم و ریشه تک تک این موانع را کشف و برطرف سازیم.
هر لحظه و در هر شرایطی باید
دل بسپاری به خدا و بهش اعتماد کُنی🙂
خدا شرایطُ حالتُ بهتر از هر کسی میدونه،و فقطِ فقط خودشه که میدونه تو این شرایطِت به چی احتیاج داری😉
خواسته تْ رو با خدا در میون بذار امّــــآ منتظر باش.گاهی خدا از جایی و طریقی دیگه اجابتِتْ میکُنه چون تنهآ خداست که میدونه بهترین اتفاقِّ ممکن ِالآنت چی میتونه باشه.💐👌🏼
اگر نتوانید مهارت لذت بردن از هر آنچه را که در زندگی دارید در خودتان ایجاد کنید،
مطمئن باشید با بیشتر به دست آوردن هر چیز، هرگز خوشحال تر نخواهید شد.
🍃باربارا دی آنجلیس
البته دوستان همراه این نکته را هم مدنظر داشته باشین که؛
عشق زیباست؛ اما کافی نیست
🌟میتوانید در زندگی خود عاشق افراد زیادی شوید. میتوانید عاشق افرادی شوید که برایتان مناسباند یا مناسب نیستند. میتوانید به شیوههای سالم و ناسالم عاشق شوید. میتوانید در جوانی یا در ایام پیری عاشق شوید.
🌟عشق منحصربهفرد نیست. عشق خاص نیست. عشق کمیاب نیست؛ اما عزتنفس اینگونه است، و همچنین شأن و تواناییتان در اعتماد کردن.
🌟بهطور بالقوه در طول زندگیتان، ممکن است عشقهای زیادی داشته باشید؛ اما وقتی عزتنفس، شأن، یا تواناییتان در اعتماد کردن را از دست میدهید، بهدستآوردنِ مجددِ آنها کار بسیار دشواری است.
🌟عشق تجربهای فوقالعاده است. یکی از بزرگترین تجاربی است که زندگی به ما تقدیم میکند و چیزی است که همه باید آرزوی احساس کردن آن و لذت بردن از آن را داشته باشند؛ اما عشق مانند هر تجربهی دیگری، ممکن است سالم یا ناسالم باشد. مانند هر تجربهی دیگر، نباید اجازه بدهیم هویتمان یا اهداف زندگیمان را تعریف کند. نباید اجازه بدهیم نابودمان کند. نباید هویت و ارزش خودمان را قربانیاش کنیم؛ چون وقتی اینکار را بکنیم، هم عشق را از دست میدهیم و هم خودمان را.
🌟در زندگی، به چیزهایی بیشتر از عشق نیاز دارید. عشق عالی است، عشق ضروری است، عشق زیباست؛ اما عشق کافی نیست.