ضمن عرض خوش آمد گویی، برای برخورداری از آموزش های استاد جاودانی و یا رزرو مشاوره خصوصی با استاد، در تلگرام عضو کانال @tajrobeVAzendegi شوید و یا در تلگرام با آیدی استاد به نشانی @ali_javdani در تماس باشید.
خانواده هایی که کودک خود را مدام سرزنش و تنبیه می کنند .
باعث می شوند که کودک در بزرگسالی طوری رفتار کند که دیگران را وادار به عیب جویی و سرزنش خودشان کنند .
و دائم شرمسار هستند و مدام عذر خواهی می کنند و خود را انسانی حقیر می دانند .
این موضوع همان شکل گیری تله بی ارزشی است کسی که این تله را در زندگی اش دارد به طور ناخودآگاه دائم خود را در معرض تقویتش قرار می دهد.
برخی کودکان تحمل باختن در بازی را ندارند، دلیل این امر اینست که آنها خودباوری و اعتماد به نفس پایینی دارند و احساس منفی درباره خود دارند که باید تلاش نمود تا اعتماد به نفس آنها بالا برود.
لذا اگر کودکی اینگونه است که از برد و باخت نگران است او را با خواهر و برادر و همسالانش مقایسه نکنید. درباره برد و باخت و اینکه لازم نیست انسان همیشه برنده شود و برد و باخت نوبتی است به او توضیح دهید.
هرگز به گونهای با کودک بازی نکنید که همیشه برنده شود بگذارید گاهی باختن را هم تجربه کند. و در آن زمان برد قبلیش را به او یادآوری کنید.
بیشتر بازیهای غیر رقابتی را در لیست بازیهایش قرار دهید.
رفتار والدین در مسئله برد و باخت نیز بسیار تأثیرگذار است. مثل اظهار ناراحتی یا اعطای جایزه و ... .
بهتر است بیاهمیت بودن باختن را در روش الگویی بهصورت عملی به او بیاموزید. مثلا در رقابتی بااو ببازید و حالت عادی به خودتان بگیرید و از لذتی که از بازی برده اید خود را شاد نشان دهید.
معمولا افرادی که سرزنش شوند و یا اینکه خودشان را مرتب ملامت کنند ،شک نکنید که او در مقابل مسئله ای قرار گرفته که از لحاظ روحی قادر به رفع آن نیست و احساس میکند که فاقد نیرو و اعتماد لازم است . پس بهتر است اگر کودک است بارهمسالانش معاشر سازید و اگر بزرگسال است وارد جمع دوستان شود تا اینکه در پی تایید شخصیت خود در گروه همسالان و یا دوستان براید و گاهی آنچنان حادثه عمیق است که کلاس های ورزشی هنری رزمی موثر نیست و باید موشکافانه ریشه یابی کرده و برطرف شود و این کار یک شخص خبره و مشاور محترمی مثل آقای جاودانی است.
موفق و موید باشین🙏
مترادف سرزنش: بدگویی، بیغاره، پیغاره، تعنت، تقبیح، تشنیع، تقریع، سرکوفت، شماتت، شنعت، طعن، طعنه، عتاب، قدح، لوم، مخالفت، مذمت، معاتبت، معاتبه، ملام، ملامت، نکوهش
متضاد سرزنش: تمجید، ستایش
سرزنش که در زبان عربی از آن به ملامت، تعییر، عذل و مذمت تعبیر میشود. در لغتبه معنای بدگویی از کسی یا چیزی و یا گفتن بدیهای کسی یا چیزی است.
در روایات
در روایات و کتابهای اخلاقی نیز به دلیل روشن بودن این معنا، تعریف خاصی از سرزنش صورت نگرفته و همین معنای لغوی مد نظر واقع شده است.
اقسام سرزنش
سرزنش را می توان به چاقوی دولبه ای تشبیه نمود که هم دارای جنبه های مثبت است و هم دارای اثرات منفی؛ از این رو ضروری است در مرحله ی نخست، سرزنش های سازنده و بجا، از سرزنش های ویرانگر و نابجا شناخته شده و متمایز شود، تا راه استفاده صحیح از این ابزار مشخص گردد.
← سرزنش سازنده
...
سرزنش که در زبان عربی از آن به ملامت، تعییر، عذل و مذمت تعبیر میشود در لغت به معنای بدگویی از کسی یا چیزی و یا گفتن بدیهای کسی یا چیزی است. در روایات و کتابهای اخلاقی نیز به دلیل روشن بودن این معنا، تعریف خاصی از سرزنش صورت نگرفته و همین معنای لغوی مدنظر واقع شده است.
سرزنش را میتوان به چاقوی دولبهای تشبیه نمود که هم دارای جنبههای مثبت است و هم دارای اثرات منفی؛ از اینرو ضروری است در مرحلهی نخست، سرزنشهای سازنده و بجا از سرزنشهای ویرانگر و نابجا شناخته شده و متمایز شود تا راه استفاده صحیح از این ابزار مشخص گردد.
- انتقاد از عمل ناپسند به جای سرزنش اشخاص:
در سیره و روش معصومین علیهم السلام بیش از آن که اشخاص مورد سرزنش قرار گیرند، صفتها و شیوههای نادرستی که در شخص یا جامعه مرسوم و شایع میشد، مورد ملامت و سرزنش قرار میگرفت. برای همین در سخنان و کلمات معصومین علیهم السلام بسیار مشاهده میشود که روشها و رفتارهای ناپسند بدون در نظر گرفتن این که چه کسی آن را انجام میدهد، مورد نکوهش واقع شدهاند.
با این روش، سرزنشکننده این امر را به سرزنششونده یا سرزنششوندگان القاء میکند که مقصود از سرزنش، تخریب شخصیت فرد یا جامعه نیست بلکه پرهیز دادن از این صفت زشت و ناپسند یا روش نادرست است و اینچنین رفتاری در هر کس باشد لایق سرزنش خواهد بود.
- سرزنش نکردن در حضور دیگران:
از دیگر روشهای صحیح سرزنش، یادآوری کاستیها در خفا و نهان است؛ چرا که سرزنش در حضور دیگران، چه به قصد اصلاح باشد و چه به قصد آزار، به هر ترتیب موجب مخدوش نمودن شخصیت فرد مقابل خواهد شد و این جزء آدابی است که حتی در باب نصیحت دیگران نیز بدان سفارش شده است.
آیاتی در قرآن هست که در آنها حضرت ابراهیم علیه السلام آزر را مورد خطاب قرار داده و او را به خاطر بت پرستی مورد سرزنش قرار می دهد.
← آیه اول
۱. ↑ مریم/سوره۱۹، آیه۴۲.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱، ص۳۰۶، برگرفته از مقاله «سرزنش آزر»
...
۱. احبار ، مورد توبیخ خداوند به سبب بی تفاوتی ایشان در برابر حرام خواری مردم خویش و گفتار ناروای آنان: لولا ینهـیهم الربنیون والاحبار عن قولهم الاثم واکلهم السحت لبئس ما کانوا یصنعون. ۲. نکوهش عالمان یهود از سوی خدا، به جهت داوری ستمگرانه درباره مؤمنان و سازش با کافران : الم تر الی الذین اوتوا نصیبا من الکتـب... ویقولون للذین کفروا هـؤلاء اهدی من الذین ءامنوا سبیلا. جمله «الم تر...» دارای لحن مذمت گونه و اعتراض آمیز است. ۳. سرزنش عالمان یهود به سبب عمل نکردن به محتوای دعوت های خویش: اتامرون الناس بالبر وتنسون انفسکم وانتم تتلون الکتـب افلاتعقلون. (مخاطب آیه عالمان یهود است.)
وان احکم بینهم بمآ انزل الله ولاتتبع اهواءهم... • افحکم الجـهلیة یبغون... مشرکان، به جرم گرایش آنان به آیین دوران پیش از اسلام سرزنش شدند.واذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما الفینا علیه ءاباءنا او لو کان ءابآؤهم لایعقلون شیـا و لایهتدون. واذا قیل لهم تعالوا الی مآ انزل الله والی الرسول قالوا حسبنا ما وجدنا علیه ءابآءنا او لو کان ءابآؤهم لایعلمون شیـا و لایهتدون. حتی اذا اخذنا مترفیهم بالعذاب اذا هم یجـرون• قد کانت ءایـتی تتلی علیکم فکنتم علی اعقـبکم تنکصون• مستکبرین به سـمرا تهجرون. واذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما وجدنا علیه ءاباءنا او لو کان الشیطـن یدعوهم الی عذاب السعیر. وکذلک ما ارسلنا من قبلک فی قریة من نذیر الا قال مترفوها انا وجدنا ءاباءنا علی امة و انا علی ءاثـرهم مقتدون• قـل اولو جئتکم باهدی مما وجدتم علیه ءاباءکم... منطق ارتجاعی مشرکان، در توجیه کارهای زشت خویش، مورد نکوهش الهی قرار داشت.واذا فعلوا فـحشة قالوا وجدنا علیهآ ءابآءنا والله امرنا بها قل ان الله لایامر بالفحشآء اتقولون علی الله ما لاتعلمون.
سرزنش مسلمانان
برخی مسلمانان از سوی خداوند، به دلیل گرایش ارتجاعی آنان مورد سرزنش قرار گرفتند.وما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افاین مات او قتل انقلبتم علی اعقـبکم ومن ینقلب علی عقبیه فلن یضر الله شیـا... قل اندعوا من دون الله ما لاینفعنا ولایضرنا ونرد علی اعقابنا بعد اذ هدینا الله کالذی استهوته الشیـطین فی الارض...
صاحبان باغ سوخته یکدیگر را سرزنش می کردند: • «إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ کَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَیَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِینَ؛ ما آنها را آزمودیم، همان گونه که «صاحبان باغ» را آزمایش کردیم، هنگامی که سوگند یاد کردند که میوه های باغ را صبحگاهان (دور از چشم مستمندان) بچینند». • «قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّکُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ؛ یکی از آنها که از همه عاقل تر بود گفت: «آیا به شما نگفتم چرا تسبیح خدا نمی گویید»؟!
← بیان آیه
۱. ↑ قلم/سوره۶۸، آیه۱۷.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۴۱۳، برگرفته از مقاله «سرزنش اصحاب الجنة».
اصحاب قریه رسولان الهی را شوم می دانستند؛ از این رو این بزرگواران آن ها را سرزنش می کردند: • «وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلاً أَصْحَابَ الْقَرْیَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ؛ و برای آنها، اصحاب قریه (انطاکیه) را مثال بزن هنگامی که فرستادگان خدا به سوی آنان آمدند». • «قَالُوا إِنَّا تَطَیَّرْنَا بِکُمْ لَئِن لَّمْ تَنتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ وَلَیَمَسَّنَّکُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ؛ آنان گفتند: «ما شما را به فال بد گرفته ایم (و وجود شما را شوم می دانیم)، و اگر (از این سخنان) دست برندارید شما را سنگسار خواهیم کرد و شکنجه دردناکی از ما به شما خواهد رسید!».
← تفسیر آیه
۱. ↑ یس/سوره۳۶، آیه۱۳.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۴۴۲، برگرفته از مقاله «سرزنش اصحاب القریه».
سرزنش موسی علیه السلام از بنی اسرائیل، به علت تقاضای غذایی پست تر در مقابل از دست دادن غذایی بهتر چنین بوده است: «واذ قلتم یـموسی لن نصبر علی طعام وحد فادع لنا ربک یخرج لنا مما تنـبت الارض من بقلها وقثائها و فومها و عدسها و بصلها قال اتستبدلون الذی هو ادنی بالذی هو خیر...» و (نیز به خاطر بیاورید) زمانی را که گفتید: ای موسی هرگز حاضر نیستیم به یک نوع غذا اکتفا کنیم، از خدای خود بخواه که از آنچه از زمین می روید، از سبزیجات خیار، سیر، عدس، و پیاز برای ما برویاند، موسی گفت: آیا غذای پستتر انتخاب می نمائید ... .
← تنوع طلبی
قرآن کریم در مورد سرزنش خدا از بنی اسرائیل، به علت تبعیض در برخورد با تورات چنین می فرماید: «ثم انتم هـؤلاء تقتلون انفسکم وتخرجون فریقا منکم من دیـرهم تظـهرون علیهم بالاثم والعدون وان یاتوکم اسـری تفـدوهم وهو محرم علیکم اخراجهم افتؤمنون ببعض الکتـب وتکفرون ببعض...» اما این شما هستید که یکدیگر را به قتل می رسانید، و جمعی از خودتان را از سرزمینشان بیرون می کنید و در این گناه و تجاوز به یکدیگر کمک می کنید (و اینها همه نقض پیمانی است که با خدا بسته اید) ولی اگر بعضی از آنها به صورت اسیران نزد شما آیند فدیه می دهید و آنها را آزاد میسازید! در حالی که بیرون ساختن آنان بر شما حرام بود، آیا به بعضی از دستورات کتاب آسمانی ایمان می آورید و به بعضی کافر می شوید؟! ... .
خودتان را در این جهان گم نکنید، دلباخته و دلداده آن نشوید، و آن را جاودانه نپندارید که این دلبستگی فوق العاده بزرگترین دشمن سعادت شما است، شما را از یاد خدا غافل می کند و از مسیر تکامل باز می دارد.این مصائب زنگ بیدار باشی است برای غافلان و شلاقی است، بر ارواح خفته، و رمزی است از ناپایداری جهان، و اشاره ای است به کوتاه بودن عمر این زندگی.حقیقت این است که مظاهر فریبنده این" دار الغرور" زود انسان را به خود جذب و سرگرم، و از یاد حق غافل می کند، ناگهان بیدار می شود که کاروان رفته، و او در خواب، و بیابان در پیش.قابل توجه اینکه در مورد آنچه از دست می رود تبدیل به" فاتکم" (ازشما فوت شده) می کند، اما در مورد مواهب و نعمتهای به دست آمده آن را به خدا نسبت می دهد و" بما آتاکم" می گوید، چرا که فوت و فنا در ذات اشیاء افتاده است، این وجود است که از فیض خداوند سرچشمه می گیرد.آری این مصائب شکننده تفاخر و غرور است، لذا در پایان آیه می افزاید:" خداوند هیچ متکبر فخرفروشی را دوست ندارد
حرص به معنای خواستن بیش از اندازه و طمع است.
چشم دوختن و غبطه خوردن به مال و منال دنیا ، نکوهیده و ناپسند است.«لا تمدن عینیک الی ما متعنا به ازوجـا منهم...»؛ (بنابر این،) هرگز چشم خود را به نعمتهای (مادّی)، که به گروه هایی از آنها ( کفّار ) دادیم، میفکن! و بخاطر آنچه آنها دارند، غمگین مباش! و بال (عطوفت) خود را برای مؤمنین فرود آر! «ولا تمدن عینیک الی ما متعنا به ازوجـا منهم زهرة الحیوة الدنیا لنفتنهم فیه ورزق ربک خیر وابقی»؛ و هرگز چشمان خود را به نعمتهای مادّی، که به گروه هایی از آنان داده ایم، میفکن! اینها شکوفه های زندگی دنیاست؛ تا آنان را در آن بیازماییم؛ و روزی پروردگارت بهتر و پایدارتر است!