به خیانت شوهرم شک کردم، چیکار کنم؟

همسرم کارهایی می کنه که بیشتر بهش شک می کنم، چیکار کنم؟

پاسخ به سوالات همسرداری و روانشناسی

سوال :

سلام و خسته نباشین من ۳۰ سالمه و ۱ ساله ازدواج کردم مشکلی ک دارم اینه ک الان حدود یک ماهه ک ب شوهرم شک کردم گوشیشو چک کردم چنتا پیام دیدم ک عشقی و عاشقی نبود در حد چنتا کلیپ با ی همکار خانم دعوا راه انداختم توضیح منطقی نداد ی مدت قهر بودیم دوباره اشتی..الان ی مدته خوش اخلاق شده باهام میاد خونه گوشیشو از دسترس خارج میکنه و هرجا میره با خودش میبره ک من چک نکنم..این شک داره منو میکشه…بگین چیکار کنم؟اصن نمیشه باهاش دراین مورد حرف زد چون اصن ادمی نیس ک منطقی جواب بده میترسم پرو تر بشه.

پاسخ :

سلام … دوست خوبم شک و بدبینی رو از چند جنبه میشه بررسی کرد و چون موضوع بسیار فراگیر و مهمی هست، کامل توضیح میدم :

اولین آیتم، آموزش ندیده بودن زن و شوهر هست … اینکه خود افراد یه کارهایی می کنن که طرف مقابل رو مشکوک می کنن و بعدش با طفره رفتن از پاسخ منطقی به سوالات همسرشون، شک و بدبینی رو مثل یک آفت بزرگ تو زندگی شون میندازن

به همه زوجین توصیه می کنم که حواس شون به رفتارهاشون باشه و همیشه خودشون رو جای طرف مقابل شون بذارن و با دلایل منطقی، رفتارهای خودشون رو توجیه کنن

مثلا اگه می خواین به موبایل تون رمز بذارین و ساعت ها جلوی چشم همسرتون چشم بدوزین به گوشی تون و همش با میمیک چهره تون نشون بدین که دارین با کسی صحبت می کنین و وقتی که همسرتون بیاد پیش تون، بد خلقی کنین یا گوشی رو خاموش کنین، یه لحظه فکر کنین که اگه این کارها رو همسرتون انجام بده، شما خوش تون میاد؟ شک نمی کنین؟

یا اگه دو بار بهش دروغ بگین و دروغ تون تابلو بشه، برای بار سوم اگه دلیل منطقی برای کار تون به همسرتون نگین، آیا مطمئنین که قبول می کنه که ریگی به کفش تون نیست؟

اگه شب ها مثلا ساعت ۲۰ میایین خونه و امروز بی دلیل و منطق ساعت ۲۳ بیایین خونه و هیچ دلیل منطقی هم به همسرتون نگین، آیا اگه همسرتون هم این کار رو بکنه مشکوک نمیشین بهش؟

اولا یادتون باشه که در یک ازدواج سالم و در یک زوج با باورها و آموخته ها و رفتارهای سالم، شک و بد بینی پیش نمیاد

دوما اگه یکی از زوجین به هر علتی دچار سوء ظن و شک و بدبینی شد، وظیفه همسرش هست که فضا رو طوری مدیریت کنه که هیچ موضوع مشکوکی نمونه … رمز گوشی رو برداره / حتی شده عمدی گوشی ش رو هر از گاهی بذاره بمونه پیش همسرش تا حسابی توش بررسی کنه و خیال ش راحت باشه / مواقعی که قراره دیر بیاد خونه، منطقی و شفاف و واضح همسرش رو در جریان بذاره و با کلی کار از این دست، به سادگی می تونه ریشه شک و بدبینی رو در همسرش خشک کنه

من بارها توضیح دادم که هر کس مسئول زندگی شخصی خودش هست و ازدواج، به معنی برده گرفتن و مدیریت و کنترل همسر نیست

چرا با دلایل بسیار سبک و سطحی ازدواج می کنین و بعدش کلی مشکل پیش میارین؟

چرا متوجه نیستین که ما نمی تونیم کسی رو تغییر بدیم مگر خودش بخواد؟

چرا باور نمی کنین که با داد و بیداد و قهر و جیغ و مچ گیری، نه تنها باعث تغییر همسرتون نمیشین بلکه اونو به یک دروغ گوی حرفه ای تر تبدیل می کنین؟

خیلی خوبه که زن و مرد، نسبت به همسرشون مراقبت مختصری داشته باشن، ولی نه در حدی که کار به وسواس و شک و بدبینی برسه … وسواس شک و بدبینی یه مشکل بسیار خانمان سوز هست که زندگی رو به کام خود شخص و همسرش تلخ می کنه و این مرض و بیماری رو متاسفانه خیلی از افراد دارن و چون اینجا روی صحبت م با خانوم ها هست، خطاب به خانوم ها میگم.

یک زن وسواسی خیال میکنه شوهرش به طور مشروع یاغیر مشروع به او خیانت میکنه، فلان زن بیوه رو گرفته یا میخواد بگیره، با منشی خود سر و سری داره، به فلان دختر دل بسته، چون دیر به منزل میاد لابد دنبال عیاشی میره، چون با فلان زن صحبت کرد به او نظر داره، چون فلان خانم به او احترام کرد لابد با هم رابطه دارن، چون نسبت به فلان زن بیوه و کودکانش احسان میکنه میخواد اونو بگیره، چون در اتومبیلش یک سنجاق سر پیدا شد معلوم میشه عشق ش رو به گردش برده است، چون فلان زن براش پیام فرستاده معلوم میشه زن اوست، چون فلان دختر از او تعریف کرد که مرد خوش تیپ و خوش اخلاقی است معلوم میشه عاشق و معشوقند، چون فلان وقت به حمام رفت معلوم میشه خیانت کرده است، چون اجازه نمیده پیام های گوشی شو بخونم معلوم میشه پیام های عاشقانه است، چون به من کم محبت شده معلوم میشه معشوقه دیگری داره، چون به من دروغ گفت معلوم میشه خیانتکار است، چون در فال شوهرم نوشته بود : با متولد خرداد ماه اوقات خوشی را خواهید گذراند معلوم میشه زن دیگه ای داره، چون دوستم به من گفت: شوهرت به فلان خانه رفت حتما در آنجا زنی داره، چون فالگیرگفت: یک زن مو بور چشم سیاه قد بلند با تو دشمنی میکنه معلوم میشه هووی من است.

خانمهای وسواسی با این قبیل شواهد پوچ خیانتکاری شوهرشون رو باثبات میرسونن، حس بدبینی تدریجا در اونا تقویت شده به یقین تبدیل میشه (قانون جذب رو که بلدین؟)، از بس در این باره فکر میکنن از در و دیوار قرینه میتراشن، شبانه روز فکر و ذکرشون همین مطلب است، با هر کی مینشینن دم از خیانت و بی وفایی میزنند، با هر دوست و دشمنی مطلب رو در میان میگذران حتی تو تلگرام به اعضای گروه هایی که شاید طرز فکر مشابه دارن میرن و درد دل می کنن، آنها هم فکر نکرده به عنوان دلسوزی گفتارش رو تایید نموده صدها داستان و حکایت از خیانت مردها نقل میکنن.

و انتهای کار میرسه به افسردگی و بدبختی و طلاق و خراب کردن زندگی با هیچ و پوچ!

زنی که به شوهر خود شک داره، در واقع به خودش شک داره! و به توانایی خودش و اعتماد به نفس و جذابیت خودش مشکوک است…

به جای شکاکی و چک کردن دائم گوشی و وسایل شخصی همسرتون،
بر روی خودتون و آموزش دیدن خودتون و تغییر مدار خودتون تمرکز کنید.

بر روی اعتماد به نفس و رشد درونی خود تمرکز کنید

و ‍ تنها کافیه از این باور که “همه مردها مثل هم هستند و جز به رابطه جنسی به چیز دیگری فکر نمی کنند” دست بردارین و در جهت بهبود شرایط زندگی مشترک خودتون تلاش بکنید اونم اصولی و منطقی نه به روش عمه و خاله و مامان بزرگ ها.

لازم است زنان یاد بگیرن که برای مردان مهم ترین چیز در زندگی مشترک اینه که
” ارزشمند و مورد احترام “باشن و به اونا نشون بدن که تا چه اندازه به خودشون و او احترام میذارن و اونو توانمند میدونن.

بیماری که همش آپاندیس و دندان درد و زخم معده و سرطان و اینا نیست که … این صفات و ویژگی های منفی مثل شک و بدبینی و استرس و اضطراب و حرص خوردن زیادی و افکار منفی و اعتماد به نفس پایین و …، مهمترین بیماری ها هستن و حتما باید اقدام کنین به آموزش دیدن و اصلاح خودتون و یادگیری اصول موفقیت در زندگی شخصی و مشترک.

1 پاسخ

نظر بدهید

مایل به ملحق شدن به بحث هستید ؟
تمایل به کمک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

  1. ناشناس گفتند که :

    سلام دوست خوبم🦋
    باید بدانی که اولین قدم برای دوری از شک شناخت درونی خودت است باید افکارت و مدارت را تغییر بدهی؟
    یعنی چه؟
    حالا بهت میگم👌اول خودت را جای همسرت بگذار ببین باز هم اینگونه فکر میکنی؟
    بعد بیا توانایی های خودت را پیدا کن ، ببین به جای واژه شک چه کلمه و احساس بهتری را میتوانی جایگزین کنی!
    خوب تا اینجا فکر کنم مشکل کارت را پیدا کردی ، حالا برنامه ریزی کن و با احترام با همسرت برخورد کن و اعتمادش رارجلب کن و در آرامش کامل خواسته هایت را واضح بگو.
    تا آخر عمرتم که بارعشقت قهر کنی چون مرده و کلی گرا و اهل کم حرف ردن پس ار خدایش هست که با جمع دوستانش باشد و یا له خاطر وسواس فکریت و شکت حتما بدنبال چیزی برود که شاید خودش هم دلش نمیخواهد.
    پس خواهر گلم به نظرم شما به شخصیت خودت شک کردی تو خیلی با ارزش هستی به معنویت ازدواجت بنگر و روحت را متعالی کن .
    با آموزش های آقای جاودانی با مطالعه با مراقبه با بک کارهنری و یا ورزش به سمت شادی و احساس خوبت پیش برو و فکرت را مثبت کن و زندگیت را روح بده .🙏

    پاسخ